Thursday, December 20, 2007

جستجوی بی سوال

انسانها همین که چشم بر روی این جهان نامتناهی بازمیکنند،با دیدن ستارگان آسمان که تعدادشان بیش از همه ی شن های زمین است
سوالاتی کلی در مورد چرایی زیستن برای لحظه ای در جهانی چنین دیرین و چیستی این عظمت در ذهنشان شکل میگیرد
سوالاتی که هرگز جوابی قاطع نداشته اند. تحیر ماندگار ناشی از این سوالات بی پاسخ سرمنشا انرژی عظیم جستجوی دائمی انسان میشود.جستجویی که در میان دنیای اطلاعات و موضوعات جذاب میتواند نتیجه ای جز سطحی نگری نداشته باشد.انرژی ایست که باید هدایت شود. ولی چگونه و به چه سمتی؟
*
در جلسه ی پنجشنبه ی گذشته ،آقای کاظمیان در مورد انواع روش های یادگیری صحبت کردند
problem based learning
شاید بتواند راهنمای حرکت ما باشد.
عبدالله میگفت در ایران، ما کسانی که با فلان فیلسوف و آرائش آشنا باشد زیاد داریم،چیزی که نه سخت است و نه با اهمیت.ولی کسی که بتواند به سوالی از سوالات ذهنهای ما پاسخ بگوید نداریم،کسی را نداریم که اول سوالی داشته باشد و برای یافتن جوابش کتاب بخواند.مشکل ما خیلی بیشتر از کتاب نخواندن ،سوال نداشتن است.
چه سوالی با ارزش محسوب میشود؟.
ملکیان مقوله ای به نام "اخلاق باور و تحقیق" و چندین ویژگی برای سوال خوب را معرفی میکند،مثلا سوال باید طوری باشد که قبل وبعد از پرسیدن و قبل و بعد از یافتن جواب تفاوتی ارزشمند در زندگی جوینده ایجاد کند.
*
چند روز است دارم فکر میکنم چرا من جدا از سوالاتی کلی و مبهم مثل: نیچه از چی صحبت میکنه؟ روانشناسی اجتماعی یعنی چی؟ازکجا باید شروع کرد به فیلم دیدن؟ که با توصیفات بالا بی اهمیت محسوب میشوند. مسئله های لا ینهل اندکی برای پیگیری دارم
نداشتن سوالات جزئی ی منطبق بر اخلاق باوری که بشه چند روزی را جدی درباره شان کار و فکر کرد
عیب بزرگی است که دور ازما باد

3 comments:

Anonymous said...

مجهولات ذهن هر شخص آینه ی معلوماتش است و دل نگرانی هایش نشانه آرمان هایش. نداشتن سئوالات هدفمند مشکل همه این جامعه امروزماست شاید علتش تربیت و آموزش اشتباه باشد(از خانواده تا اجتماع)
سلام! شاید آدم الاف و بیکاری باشم ولی بلاگ گردی (یک ورژن از ولگردی) یکی از تفریحاتم است. دیدم به فلسفه، جامعه شناسی و روان شناسی و شاید اخلاق علاقه مندید، اندک دستمایه ی خودم را پیشکش کردم شاید یکسال از زندگیتون را هدر ندید!

http://farvahr.blogfa.com/post-1.aspx

این نظر 2سال پیش من بوده است. اگر صرفا از روی علاقه ی شخصی دنبال این چیزایید ادامه بدید. اما انتظار محصول نداشته باشید! آدم های زیادی را می شناسم زندگیشون را روی این چیزا گذاشتن اما از چیزی که هستند و وقتی که گذاشتند پشیمانند.

Anonymous said...

با اين نوشته شديدا موافقم.متاسفانه درد امروز آدمها بي سوالي است.چون معمولا ترجيح مي دهند با جوابهاي آماده لاس بزنند.بيهوده نگفت:دلير باش در انديشيدن

Anonymous said...

بيشتر ما مسائل را به عنوان بازي فكري دوست داريم؛ يا به عنوان عرصه اظهار فضل؛ اما اهل دغدغه و عمل نيستيم؛ حتي در همان حيطه تنگ فردي! يعني زندگي را جدي نميگيريم