Wednesday, September 12, 2007

بوف کور و قدرت سازنده ی ناخوداگاه

یک روانکاو برجسته مثل دکتر صنعتی به راحتی میتواند تراوشات ناخودآگاه شخصیتی مثل بوف کور را تفسیر کند ولی هر چی فکر میکنم نمیفهمم چطور کسی مثل صادق هدایت میتواند این گونه خود را در جایگاه شخصیتی بالاخره متمایز با خود واقعی خود بگذارد طوری که بتواند از زبان انسانی با ناخودآگاهی کاملا آغشته با گره هایی از دوران کودکی بنویسد؟؟
هر روز گزاره ها و داده های فراوانی واردمغز ما میشود و در حافظه مان تثبیت میگردد خیلی دوست دارم بدونم با چه مکانیسمی ما انسان ها از این داده های انبار شده حرف هایی نو و طرح هایی بدیع میسازیم؟
سه راه یافت شده
یک:گزاره هایی بدیهی را به عنوان پایه ی تفکر وستون های اصلی سیستم منطقیمان در نظر میگیریم و با استفاده از اصول استنتاج و استقرای علم منطق نتایجی قطعی و یقینی را یر یالای این ستون ها میسازیم.
دو:-که استاد ملکیان گفت و من هیچ نفهمیدم- اختیار کردن نظریه ای نشات گرفته از هر کجا (مثلا یک رویا یا الهام یا...)و ساختن سیستمی بر پایه ی این نظریه ی قابل دفاع است
سوم:امروز با چند تا از بچه های معماری ملاقاتی داشتم جمع قصد داشت چیزی را طراحی کند وبرای آن نیاز به ایده های جدید داشت من کلی قبلا هوشیارانه فکر کرده بودم تا ایده ی جالبی پیدا کنم که نشد هر چی از بقیه خواستم در همین جمع شروع کنند به ایده دادن بلکه شاید با یورش فکری بتونیم به جایی برسیم دیدم همه با تعجب بهم نگاه میکنند و بالاخره یکی برام توضیح داد که ما برای ایده دادن اول باید یک دو روز با دقت به اطرافمون نگاه کنیم و داده هایی را کسب کنیم و به شدت خودمون را با مسئله مشغول نماییم بعد یک روز به خودمان استراحت بدیم همراه با یک موسیقی زیبا و موضوع را کاملا بدست فراموشی بسپاریم بعد ناخودآگاهمون کم کم شروع میکنه به صحبت و خودش در غالب یک خواب یا یک جرقه ایده های لازم رو بهمون میده...منم شاخ درآوردم و تنها گفتم قدرت خدا این هنری ها هم قاطی دارن مثکه!ظ
نمیدونم ولی این دو اثر خلق شده و شونده توسط ناخودآگاه منو به این فکر میاندازه که شاید پردازنده ای قوی و اصیل به اندازه ی تمام تاریخ بشری در درون ما وجود دارد که مبدع هنر است

No comments: